گفت از حادثه ای لبریزم ، من پر از فریادم ، در درونم غوغاست
گفتم این حال تو را میفهمم ، دستشویی آنجاست !!!
.
.
.
زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:
من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم..
لطفا یه چیز خوب به من بگو
شوهر: بیناییت فوق العادست عزیزم!!!
.
.
.
وصیت غضنفر :
من از شب اول قبر میترسم منو شب دوم خاک کنید !
.
.
.
تحقیقات دانشمندان نشون داده
جمله ” تا۵ دقیقه دیگه آماده ام.” خانوما
و جمله ” تا ۵ دقیقه خونه ام.” آقایون
یه معنی رو میده!!!
.
.
.
برای کاهش وزن ابتدا سر خود را به چپ و سپس به راست بچرخانید
این حرکت را چند بار در موقع تعارف شیرینی، شکلات، تنقلات
و غذاهای چرب و چیلی انجام دهید !
حتما لاغر میشوید .
.
.
.
برای یک زن زیاد مهم نیست شوهرش کجاست
همینکه بدونه به شوهرش خوش نمیگذره براش کافیه!
.
.
.
یه قانونی هست که میگه :
یه مریضی میگیری که از هر یک میلیون نفر یه نفر اونو میگیره !
اما تو قرعه کشی بانک بین دو نفر هم که باشه تو برنده نمیشی !
.
.
.
مگسه اضافه وزن داشته،زنش بهش میگه: عزیزم، یه مدت گه زیادی نخور تا دوباره بیای روی فرم!
.
.
.
غضنفر ﺍﺯ ﺟﻮﺏ ﻣﯽ ﭘﺮﻩ ﺍﺯﺵ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻥ
ﺩﻭﺭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻣﯿﺰﺍﺭﻥ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ
ﺩﻭﺭ ﺗﻨﺪ ﻣﯽﺯﺍﺭﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ
.
.
.
چه بسیار انسان ها دیدم تنشان لباس نبود
و چه بسیار لباس ها دیدم که انسانی درونش نبود…
دکتر علی شریعتی دم در بوتیک لباس فروشی
.
.
.
از غضنفر میپرسن
جمله “مادر شوهرم را بوسیدم”
ماضی نقلی است یا استمراری؟
میگه هیچ کدام ! ماضی اجباری !
.
.
.
’̿’̿ ̵͇̿̿̿з=(•̪●)=ε/̵͇̿̿/’̿’̿ ̿
………..▌……..
………./ ……..
هیچکی از جاش تکون نخوره
بوس بده بیاد
.
.
.
سلامتی مادرهای قدیم که وقتی لنگه دمپایی رو پرت میکردن طرفمون صاف میامد میخورد تو سرمون!!!
.
.
.
وقتی تو پشت فرمون باشی بابات کنار دستت امکان داره یه سری قوانین جدید هم به
قوانین راهنمایی اضافه بشه …وقتی بابات نشست پشت فرمون همون قوانین
راهنمایی هم میتونه کنسل بشه!
.
.
.
دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مسئله خاصی نیست
مسئله خاص از اونجا شروع میشه که : سوسکه ناپدید میشه … !!
.
.
.
پشت خاور نوشته بوود:همه از من میترسن من از نیسان ابی
پشت نیسان نوشته:همه از من میترسن من از زنم
.
.
.
یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده اینه که این آتشنشان های محترم ،
چرا همون طبقه ی اول نمی شینن که وقتی میخوان برن ماموریت
مجبور نشن از اون میله ها سر بخورن بیان پایین؟!
.
.
.
غضنفر رفته بود واسه مصاحبه استخدامی یارو ازش پرسیده بود:
اولوالعزم به کیا میگن؟
میگه : چهارده معصوم !
.
.
.
میگن تو بهشت لازم نیست پاشی بری آب بخوری، آب خودش میاد پیشت
و خواهش میکنه بخوریش!
.
.
.
اینجا ایران است یعنی:
ببخشید پرواز ۱۷:۴۵ چه ساعتی میشینه؟
ببخشید اتوبوس ۹:۳۰ ساعت چند حرکت میکنه ؟
ببخشید کارت شارژ دو تومنی دارین ؟ چنده !؟
.
.
.
غضنفر میخواسته از خونه بره بیرون ، میگه : ساعت ۱۲-۱۱ میام
باباش میگه: حالا خودت به درک! اون دختره صاحاب نداره !؟
.
.
.
خدا هیچ چیز که به ما نداده باشه
دو چیز را زیاد داده
به من صبر زیاد و به تو روی زیاد !.
.
.
.
پسر به دختر : می خوای خورشید زندگی من باشی ؟
دختر : آره
پسر : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون !
.
.
.
دیگه به من زنگ نزن
حالا شناختمت
من نمیتونم دیگه با تو باشم
ازت بدم میاد
بی لیاقت
خداحافظ
“این آخرین جمله ای بود که همسایمون به شوهرش گفت”
میخاستم تو ام در جریان باشی عزیزم !
.
.
.
غضنفر تو قطار میشینه به صندلی روبرویی میگه:
به سلامتی دارین برمیگردین؟!
.
.
.
وقتی حاجیان به شیطان سنگ می زدند، شیطان می خندید و می گفت:
این جماعت که امروز به من سنگ می زنند، برسند تهران به من زنگ می زنند!
.
.
.
وسعت عشق پسران چنان وسیع است که اگر عاشق دختری شوند
عاشق دوستانش نیز میشوند !
.
.
.
بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی
ما ز تعلیم وتعلم خسته ایم،دل به امید تقلب بسته ایم
مابرای کسب مدرک آمدیم،نی برای درک مطلب آمدیم !
.
.
.
تحقیقات دانشمندان اخیرن نشون داده :
گذر زمان هیچ چیزی را حل نمی کند
شــــایـــد ماست مالی کند !
.
.
.
ازدواج هم چیز جالبیه! مثل ارتش می مونه!
با وجودی که همه ناراضی هستند، ولی باز هم داوطلب داره !
.
.
.
فقط یه ایرانی میتونه شامپو رو تو یه هفته تموم کنه
و تهش رو با آب قاطی کنه و یک ماه بیشتر استفاده کنه !
.
.
.
معلم: اگه ۱۰۰۰ تومن داشته باشی و از بابات هم ۱۰۰۰ تومن بخوای،
چه قدر پول داری؟
دانش آموز: ۱۰۰۰ تومن
معلم: هیچ چی از ریاضی حالیت نیست
دانش آموز : تو هم بابای منو نمیشناسی !
.
.
.
خواستم جونمو فدات کنم ، باخودم گفتم چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی !؟
.
.
.
زندگی با ” مای بی بی ” شروع و به ” ایزی لایف ” ختم میشود
قدر لحظه هایی که با ش*ورت هستیم را بدانیم !
.
.
.
اگر دنیـا برعکس بود حیونا وقتی از هم شاکی میشدن و میخواستن به هم فحش بدن
میگفتن : آدم ، اهلی ، انسان…
با تو هستم یکم حیوون باش…!
.
.
.
پسر: کجایی عزیز دلم؟
دختر: واااای همین الان رسیدم دارم از خستگی مــیمــیرم ، میرم بخوابم کم کم… تو چیکار میکنی عزیزم؟
پسر: من توی مهمونی ام، پشت سرت ایستادم!
.
.
.
پیش از آن که با استاد مــَچ شوی / لحظه ی امتحان دادنت ناگزیر می شود!
آی سرکوفت و ضد حال همیشگی / ناگهان چقدر زود آخر ترم می شود!
.
.
.
رفتم دم مغازه به فروشنده می گم قرص پشه داری؟
می گه واسه کشتنش می خوای؟
پـَـ نه پَــ، برای سردردش می خوام!
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.